سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۴

۱

باد گلبوی سحر خوش می‌وزد خیز ای ندیم

بس که خواهد رفت بر بالای خاک ما نسیم

۲

ای که در دنیا نرفتی بر صراط مستقیم

در قیامت بر صراطت جای تشویش است و بیم

۳

قلب زر اندوده نستانند در بازار حشر

خالصی باید که بیرون آید از آتش سلیم

۴

عیبت از بیگانه پوشیده‌ست و می‌بیند بصیر

فعلت از همسایه پنهان است و می‌داند علیم

۵

نفس پروردن خلاف رای دانشمند بود

طفل خرما دوست دارد صبر فرماید حکیم

۶

راه نومیدی گرفتم رحمتم دل می‌دهد

کای گنه‌کاران هنوز امید عفو است از کریم

۷

گر بسوزانی خداوندا جزای فعل ماست

ور ببخشی رحمتت عام است و احسانت قدیم

۸

گرچه شیطان رجیم از راه انصافم ببرد

همچنان امید می‌دارم به رحمان رحیم

۹

آن که جان بخشید و روزی داد و چندین لطف کرد

هم ببخشاید چو مشتی استخوان باشم رمیم

۱۰

سعدیا بسیار گفتن عمر ضایع کردن است

وقت عذر آوردن است استغفرالله العظیم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1185
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 547

نظرات

user_image
دانش جو
۱۳۹۹/۱۰/۲۹ - ۰۶:۰۵:۲۱
درود به روان پاک "سعدی"جنابِ سعدی من به شخصه عاشقِ شما هستم !
user_image
Polestar
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ - ۱۱:۱۶:۲۷
قلب در بیت سوم ممکنه به معنای سکۀ تقلبی باشه یا به معنای دل.