
سعدی
غزل شمارهٔ ۴۵
۱
ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکندهایم
سایهٔ سیمرغ همت بر خراب افکندهایم
۲
گر به طوفان میسپارد یا به ساحل میبرد
دل به دریا و سپر بر روی آب افکندهایم
۳
محتسب گر فاسقان را نهی منکر میکند
گو بیا کز روی مستوری نقاب افکندهایم
۴
عارف اندر چرخ و صوفی در سماع آوردهایم
شاهد اندر رقص و افیون در شراب افکندهایم
۵
هیچکس بی دامنی تر نیست لیکن پیش خلق
باز میپوشند و ما بر آفتاب افکندهایم
۶
سعدیا پرهیزکاران خودپرستی میکنند
ما دهل در گردن و خر در خلاب افکندهایم
۷
رستمی باید که پیشانی کند با دیو نفس
گر بر او غالب شویم افراسیاب افکندهایم
تصاویر و صوت


نظرات
امین
سوسن
امین کیخا
بابک چندم
روفیا
عرفان
حسین معتقدی فرد)
رصا تنها
حمیدرضا
محمد صفاییان
محسن