سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۷

۱

خرما نتوان خوردن از این خار که کشتیم

دیبا نتوان کردن از این پشم که رشتیم

۲

بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم

پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم

۳

ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید

از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم

۴

افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت

ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم

۵

دنیا که در او مرد خدا گل نسرشته‌ست

نامرد که ماییم چرا دل بسرشتیم

۶

ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت

ما مور میان بسته دوان بر در و دشتیم

۷

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

۸

واماندگی اندر پس دیوار طبیعت

حیف است دریغا که در صلح بهشتیم

۹

چون مرغ بر این کنگره تا کی بتوان خواند

یک روز نگه کن که بر این کنگره خشتیم

۱۰

ما را عجب ار پشت و پناهی بود آن روز

کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم

۱۱

گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت

شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم

۱۲

باشد که عنایت برسد ورنه مپندار

با این عمل دوزخیان کاهل بهشتیم

۱۳

سعدی! مگر از خرمن اقبال بزرگان

یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1187
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 553

نظرات

user_image
vahid
۱۳۸۹/۱۱/۱۰ - ۱۲:۵۷:۰۸
zemne sepas, dar mesra 2 az beite1 diba natavan baft, ham sahih astdar mesra1 az beite 2 bar loahe maasi sahihtar benazar miresad
user_image
ابواحسن فاطمی
۱۳۹۳/۰۸/۱۶ - ۱۴:۰۵:۱۷
خرما نتوان خوردن و دیبانتوان کردن غلط است.و وزن شعررا هم بهم مریزد صورت صحیح آن اینگونه است:خرما نتوان خورد ازاین خار که کشتیمدیبا نتوان کرد از این پشم که رشتیم
user_image
ابواحسن فاطمی
۱۳۹۳/۰۸/۱۶ - ۱۴:۰۹:۴۶
ذر بیت دوم لوح معاصی درست است نه حرف معاصی!!!
user_image
لیلا
۱۳۹۴/۰۲/۰۹ - ۰۹:۲۳:۱۶
در بیت اول واژه ی خار غلط است و درست آن خاک و در بیت دوم لوح معاصی صحیح میباشد بجای حرف معاصی.
user_image
طاهر خورشیدی
۱۳۹۴/۰۵/۱۵ - ۱۵:۱۲:۳۵
در بیت یازدهم «شفاعت بکند» درست تر نیست؟ یعنی: اگر روز قیامت یه بزرگی ما رو شفاعت کرد شایسته است نرنجیم چون روی زشتمون به این مشاطه نیاز داره...
user_image
عابدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۲۳:۲۳:۱۹
دیبا نتوان بافت از این پشم که ریشتیم
user_image
سعید
۱۳۹۶/۰۲/۲۴ - ۱۱:۳۳:۰۳
بنظر می رسد در مصرع دوم بر لوح معاصی صحیح باشد نه بر حرف معاصی!
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۰۱:۰۹:۴۰
در مورد معنی ابن بیت کسی میتونه راهنمایی کنه؟واماندگی اندر پس دیوار طبیعتحیفست دریغا که در صلح بهشتیم
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۰۷:۳۱:۳۸
واماندگی اندر پس دیوار طبیعتحیفست دریغا که دَرِ صلح بهشتیمبه نظرم می گوید : حیف است که با طبیعت در جدالیم و درین جدال وامانده ایم . دریغ است که با طبیعت از دَرِ آشتی در نیامده ایم .بهشتیم { فرو گزاردیم }
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۴:۴۱:۵۳
چنین خوانده و شنیده امپیری و جوانی چو شب و روز بر آمدما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم و خداوند آگاه ترین است " بهشتیم فرو گذاشتیم ، گذاردیم "
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۵:۴۵:۵۷
گرامی خرم روزگاردر مورد گزاردن ، گذاشتن ، گذاردن و،،،،،انواع این لفظ در جای دیگری به تفضیل بحث شده و هیچ کدام نظر دیگری را نپذیرفت . ییاد دارم ، مرسده خانم دلیلی آوردند که خیلی ها مجاب شدند ، گفتند : آنچه که مادی و لمس کردنی باشد با { ذ }و آنچه که نباشد با { ز } می نویسیم . نقل به مضمون . تا چه قبول افتد . مانا باشید
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۶:۳۵:۲۸
گرامی مهناز من خویش در حدی نمی بینم که در این باره نظری از خود بدارم در فرهنگهای معتبر ( تا آنجا که این کمترین دیده است ) گزاردن و گذاشتن دو فعل متفاوت اند و فرو گذاشتن را در دهخدا یافتم بر من ببخشایید.
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۷:۱۹:۵۸
گرامی خرم روزگار درست میفرمایید در لغت نامه ها ، فروگذاشتن دیده ام ولی این در زمانی ست که شیئی مادی را مثلاً از دست زمین بگذارید ولی صلح چون ماده ی لمس کردنی نیست در موردش فروگزاشتن به کار می بریم ، هم درستتر است و هم این فرو گزاری را در بیان موردی غیر مادی بکار گرفته ایم که تفاوت را نشان می دهد . چه گذاردن بنویسیم و چه گزاردن کسی خرده نمی گیرد .چون هنوز بحث ادامه دارد که کدامین درست است مانا باشید
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۷:۳۷:۲۷
گرامی مهناز،سپاس می گزارم برای روشنگری ، این کمترین در هیچ فرهنگی سخنی در باره ماناهای ذات و معنای این افعال ندیده است و هم گمان نمی برم اجازه دادن در " بگذار تا مقابل روی تو بگذریم " اشاره به جابه جایی چیزی داشته باشد. ( نخستین گذاردن را می گویم) باز هم ببخشایید نادیده شب زنده دار !!
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۹:۲۸:۰۷
فرهنگ معین در مانای فرو گذاشتن چنین آورده است:1-مضایقه کردن ، کوتاهی کردن2 -مهمل گذاشتن، اهمال کردن3- ضایع کردن4- صرف نظر کردن، گذشت کردن5- ترک کردن6- رخصت دادن ، اجازه دادن7- آزاد کردن
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۲۲:۲۵:۱۲
گرامی دوست جانمن نیز در متون قدیم یاد ندارم دیده باشم که چه ذات و چه معنا را با { ز } نگاشته باشند . گویا این نسل ماست که وارد بحث تفاوت شده ، و بسیار هم بجاست و زیباچنانچه در بسیار لغاط دیگر : اتاق ، طهران ، کبرا ، طاها ، حتا ، که اخیراً دیدم به صورت تاها و هتا می نویسند . مانا باشید و دلشاد
user_image
شوپنهاور
۱۳۹۶/۰۴/۱۷ - ۰۷:۲۰:۰۱
دروددرمدت این آشنایی مختصربااین محفل ادب بسیار فراگرفته ام و ازنوشته های برخی به شخصیت پرمایه شان حتی باوجود غروری که اتفاقا این موهبت را بسیار زیباترجلوه گری کرده قبطه ها خورده ام.همچنین سکوتم معلول کم خردی ام بوده وبس.نثر هرچه ادیبانه تر, موثرتر چنانچه قصد افزودن دانش باشد....برای بیان آنچه ناگفتنش مقابل به واژه راتوجیه نکند جمله سازی بی جا نکنیموادبیات کم بینش مان راهمانطور که اکنون بردیگران پوشیده مانده واگ(ذ)اریم.مخلص اینکه شعور قابل درک است نه تحمیل شدنیوادبیات حیطه بسیار بالایی را شامل است که بتوان باغلو جلوه دادن واژگان آنرا به رخ کشید وجلب توجه نمود.چراکه چنین جمعی البته اهل فهم اند وادبامیداینکه این خط پالوده ازتزویر وفخرفروشی وغلو باشد.
user_image
حسن عبدالکریمی
۱۳۹۶/۱۱/۱۴ - ۱۳:۲۱:۱۸
پیری وجوانی چوشب و روز بر آمد ماشب شد وروز آمد و بیدار نگشتیم.
user_image
ابیدر
۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۰۹:۳۱:۱۴
خرما نتوان خورد از این خار ( تیغ ) که کشتیمدیبا (ابریشم ) نتوان بافت از این پشم که رشتیم ... ریسیدن
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۱/۰۱ - ۰۸:۵۳:۲۰
خرما نتوان خورد از این نخل که کشتیم. دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم چرا ؟ زیرا خرما ندادن خار که از بدیهی‌ات است در اینجا منظور شیخ از کیفیت وروشهاست همچنین است در مورد رشتن نخ است منظور این است که الزاما نخ پارچه دیبا باید بسیار ظریف ونازک ‌صاف باشد اینجا نیز کیفیت کار و زندگی مطرح است
user_image
میرزایی پور
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۰:۱۵:۳۶
بهشتیم از مصدر هشتن و هلیدن میاد.این فعل در زبان لری و تاتی هنوز استفاده میشه.در جمله تو مگه بهشتی من بیوم؟.یعنی مگه تو گذاشتی من بیام.؟یعنی اجازه ندادی.اینجا به نظر من یعنی در صلح رو بستیم و مسدود کردیم و انجامش ندادیم معنی پیدا میکنه. سپاس فراوان
user_image
سعید
۱۳۹۹/۰۲/۲۸ - ۰۶:۱۸:۱۲
معنی شعر،کسی که در دنیا ناتوان است و بهره ای ندارد ،چرا انتظار دارد از در بهشت وارد شود،از دنیا مانده واز بهشت رانده
user_image
مامیترا
۱۳۹۹/۰۶/۲۶ - ۲۲:۵۰:۴۳
بیت یازدهمگر خواجه شفاعت نکند درسته.
user_image
امیر
۱۳۹۹/۰۷/۲۴ - ۲۰:۲۶:۱۱
با درودلطفا بیت اول اصلاح شود که دچار از هم گسیختگی وزنی نباشد.خرما نتوان خوردن => خورددیبا نتوان کردن => کردبا مراجعه به فایل تصویری شعر هم مربوط به صده نهم اشتباه صورت گرفته قابل مشاهده است.پیروز و پایدار باشید.
user_image
روح و ریحان
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ - ۰۹:۱۷:۵۲
یادش بخیر، سال های دور، تو مسجد محل، دعای کمیل، مداح با دو بیت اول این غزل شروع میکرد، چه صفایی داشت...