سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۷

۱

آستین بر روی و نقشی در میان افکنده‌ای

خویشتن پنهان و شوری در جهان افکنده‌ای

۲

همچنان در غنچه و آشوب استیلای عشق

در نهاد بلبل فریاد خوان افکنده‌ای

۳

هر یکی نادیده از رویت نشانی می‌دهند

پرده بردار ای که خلقی در گمان افکنده‌ای

۴

آنچنان رویت نمی‌باید که با بیچارگان

در میان آری حدیثی در میان افکنده‌ای

۵

هیچ نقاشت نمی‌بیند که نقشی بر کند

و آنکه دید از حیرتش کلک از بنان افکنده‌ای

۶

این دریغم می‌کشد کافکنده‌ای اوصاف خویش

در زبان عام و خاصان را زبان افکنده‌ای

۷

حاکمی بر زیردستان هر چه فرمایی رواست

پنجهٔ زورآزما با ناتوان افکنده‌ای

۸

چون صدف امید می‌دارم که لؤلؤیی شود

قطره‌ای کز ابر لطفم در دهان افکنده‌ای

۹

سر به خدمت می‌نهادم چون بدیدم نیک باز

چون سر سعدی بسی بر آستان افکنده‌ای

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1192
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 578

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۷/۰۷ - ۰۶:۴۵:۱۰
با سلام بنظر میرسد که در بیت هشتم لغت لوءلویی اشتباها للیی نوشته است
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۲ - ۰۷:۰۰:۱۹
@ناشناس:بله مطابق نسخه فروغی" لؤلؤ " هست. بنظرم میرسه موقع خوندن شعر یرای جلوگیری از سکته باید اون رو "لالا" یا یه همچین چیزی خوند.کسی از دوستان با سواد ادبی بیشتر از من اگه راهنمایی کنه ممنون میشم.
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۲۲ - ۰۹:۴۴:۳۳
چون صدف امید می‌دارم که لالایی شود
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۲۲ - ۰۹:۴۷:۲۹
قطره‌ای کز ابر لطفم در دهان افکنده‌ایقطره‌ای که مرا از ابر لطف در دهان انداخته ای
user_image
حسین حمامی
۱۳۹۷/۰۶/۳۱ - ۰۶:۳۲:۵۰
قطره ای که از ابرلطف در دهانم افکنده ای
user_image
سودابه
۱۳۹۷/۰۷/۰۸ - ۱۷:۳۹:۱۰
در بیت 5 برکَنَد خوبه یا برکُنَد؟
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۷/۰۹ - ۰۲:۴۸:۵۷
برکُنَد نقشی برکند یعنی نقشی به پا کند یا برکشد(بکشد)هیچ چهره پردازی تو را نمی بیند تا تصویرت را بکشد و کسی هم که دید چنان مات و مبهوت تو میشود که قلم از دست او می افتد.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۷/۰۹ - ۰۳:۲۱:۰۱
هیچ نقاشت نمی‌بیند که نقشی بر کندانگار که از قبیله و جهان دیگری که کسی تو را نمی بیندتو پریزاده ندانم ز کجا می آییکادمیزاده نباشد به چنین زیبایی
user_image
حمیدرضا
۱۴۰۰/۰۷/۲۴ - ۰۰:۵۲:۴۹
این بیت برای من گنگ است و راجع به معنی و نحوهٔ خواندن آن اطمینان ندارم. برداشت فعلی من از این بیت این است که می‌گوید: «تو نباید آنچنان رویی را به بیچارگان نشان دهی به خاطر همین فقط توصیفی از آن چهره را به میان آنها آورده‌ای». در این برداشت «آنچنان» به «رو» اشاره کرده و هر دو تکرار «میان» به یک معنی گرفته شده که به نظرم گنگ و بعید می‌نماید. بخشی از مشکل من هم به حذف پل ارتباطی دو جمله در این معنی است (همان «به خاطر همین» که در برداشت بیت آورده‌ام). ضمن این که انتظار دارم تکرار «میان» در بیت دلیل زیبایی شناسی داشته باشد. اگر دوستان برداشت بهتری از کلیت بیت دارند خواهشمندم راهنمایی بفرمایند.
user_image
ملیکا رضایی
۱۴۰۰/۰۷/۲۴ - ۰۷:۱۴:۳۲
چه جالب ... بانو غزل ؛ من نیز مثل شما خواندم ... خود من خوانش شکل دوم که بیان نمودید را می‌پسندم ولی خب به نرم اگر شعر رو از اول بخوانیم و به این بیت برسیم شکل اول آهنگین تر است البته نظر من است ... . درود بر شما
user_image
ناپیدا
۱۴۰۱/۰۲/۱۹ - ۰۴:۵۴:۰۵
پنهان بودن خداوند و آشکار بودن صنع او ..