
سعدی
شمارهٔ ۱۵۰
۱
دل مبند ای حکیم بر دنیا
که نه چیزیست جاه مختصرش
۲
شکر آنان خورند ازین غدار
که ندانند زهر در شکرش
۳
پیش ازان کز نظر بیفکندت
ای برادر بیفکن از نظرش
۴
هیچ مهلت نمیدهد ایام
که نه برمیکند به یکدگرش
۵
خرد بینش به چشم اهل تمیز
که بزرگی بود بدین قدرش
۶
زندگانی و مردنش بد بود
که نماند و بماند سیم و زرش
تصاویر و صوت

نظرات