
سعدی
شمارهٔ ۱۵۴
۱
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
۲
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
۳
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
۴
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح خوان و من خاموش
تصاویر و صوت

نظرات
معین
سیاوش
سیاوش