سعدی
شمارهٔ ۲۴
۱
کسی گفت عزت به مال اندرست
که دنیا و دین را درم یاورست
۲
چه مردی کند زور بازوی جاه؟
که بی‌مال، سلطان بی‌لشکرست
۳
تهیدست با هیبت و بانگ و نام
زن زشتروی نکو چادرست
۴
بدان مرغ ماند که بر جسم او
پر و ریش بسیار و خود لاغرست
۵
دگر کس نگر تا جوابش چه داد
به جاهست اگر آدمی سرورست
۶
مذلت برد مرد مجهول نام
وگر خود به مال آستانش زرست
۷
خداوند را جاه باید نه مال
وگر مال خواهی به جاه اندرست
۸
اگر راست خواهی ز سعدی شنو
قناعت از این هر دو نیکوترست
تصاویر و صوت
نظرات
داود اشکانی