سعدی

سعدی

رباعی شمارهٔ ۸

۱

ماهی امید عمرم از شست برفت

بیفایده عمرم چو شب مست برفت

۲

عمری که ازو دمی به جانی ارزد

افسوس که رایگانم از دست برفت

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1246

نظرات

user_image
محمدحسین ایراندوست
۱۴۰۳/۰۵/۲۱ - ۱۱:۳۱:۳۵
بنام خدا     #رباعیات    #سعدی      #شعر      🔴 نگاهی به یک رباعی:         ماهی امید عمرم از شست برفت        بیفایده عمرم چو شب مست برفت         این رباعی شماره 8 از رباعیات سعدی در «مواعظ» سعدی است و درباره ارزش عمر و اهمیت وقت و زمان است. وقت همان عمر انسان است که سرمایه ‏ای بالاتر از آن  نیست.           در قرآن آنچه را که موجب اتلاف وقت می‏شود به عنوان لغو، باطل، بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چون موجب نابودی عالی‏ترین سرمایه زندگی است. خداوند در تعریف انسان با ایمان می‏فرماید:     «و الّذین هم عن اللّغو معرضون؛ مؤمنان از کارهای بیهوده روی‏ گردان هستند.»          سعدی با همین نگاه ، که برگرفته از قرآن است، چنین  فرمود:         ماهی امید عمرم از شست برفت      بیفایده عمرم چو شب مست برفت         شست : قلاب و آهنی است که با آن ماهی می گیرند.   در اینجا سعدی  امید به زندگی را به ماهی تشبیه کرده که گرچه در صیدِ او بود ولی بدلیل غفلت، از دام و قلاب رها شده و دیگر نیست.دلیلش را هم «شب مست» دانسته یعنی غفلت و ناآگاهی یا همان «لغو» در زبان قرآن.    بعد فرمود:     عمری که ازو دَمی به جانی ارزد     افسوس که رایگانم از دست برفت.        در اهمیت وقت و عمر می گوید یک دم (ثانیه، لحظه)از عمر معادل یک جان ارزش دارد. ولی آن را رایگان از دست دادم. لحن سعدی پر از غصه و اندوه است.    افسوس. کلمه ای است که در وقت حسرت و تاسف، تحسر،  حیف. دریغ، می گویند. گویی سعدی می گوید :  واویلا، واحسرتا، هیهات که وقت از دست رفت.   به همین دلیل  حضرت علی (ع) فرمود:  اِضاعَهُ الفُرصَهِ غُصَّه:از دست دادن فرصت‌، برای انسان مایه غم و اندوه است  (نهج‌البلاغه، کلمه ۱۱۴)