صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۰۳۱

۱

وقت خط پهلو تهی از یار کردن مشکل است

در بهاران پشت بر گلزار کردن مشکل است

۲

می توان کردن به تلقین زنده خون مرده را

بخت خواب آلود را بیدار کردن مشکل است

۳

می گریزند اهل دل از صحبت زهاد خشک

رو به روی صورت دیوار کردن مشکل است

۴

می رسد از ذوق هر کاری به معراج کمال

بر امید کارفرما کار کردن مشکل است

۵

بحر از باد مخالف می شود شوریده تر

از نصیحت مست را هشیار کردن مشکل است

۶

اختیاری نیست فریاد من از وضع جهان

سیل را خاموش در کهسار کردن مشکل است

۷

می توان بر خود گوارا کرد مرگ تلخ را

زندگانی را به خود هموار کردن مشکل است

۸

هست در آمیزش تردامنان مرگ شرار

پیش خامان سوز خود اظهار کردن مشکل است

۹

در گذر صائب ز دل، افتاد چون در قید زلف

مهره بیرون از دهان مار کردن مشکل است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۲۰
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۵

نظرات

user_image
بیگانه
۱۳۹۸/۰۵/۲۰ - ۱۶:۴۵:۱۴
وااای! شاااهکار! صائب عزیز قطعا مغفول واقع شده است، خیلی... این نابغه ی باشکوه...