صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۰۴

۱

هر تُنُک‌ظرفی ننوشد خونِ گرمِ تاک را

جامی از فولاد باید آبِ آتشناک را

۲

عقدهٔ دل را به زورِ اشک نتوان باز‌ کرد

گریه نتواند گره از دل گشودن تاک را

۳

عقل در اصلاح ما بیهوده می‌سازد دماغ

چوُن جنونِ دوری از سر می‌رود افلاک را؟

۴

صائب از فکرِ گلوسوزِ تو لذّت می‌برد

هر که می‌داند زبانِ شعلهٔ ادراک را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۷۷

نظرات