صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۰۹۷

۱

زلف شب عنبر فشان از نکهت گیسوی اوست

عطسه بی اختیار صبحدم از بوی اوست

۲

می شمارد آسمان را سبزه خوابیده ای

دیده هر کس که محو قامت دلجوی اوست

۳

آن که می سوزد فروغش خواب را در چشم من

آسمان یک شعله نیلوفری از روی اوست

۴

بوی پیراهن گریبان چاک می آید به مصر

می توان دانست کز دیوانگان بوی اوست

۵

یک سر ناخن ندارد عقل اینجا اختیار

عقده دل را گشاد از جنبش ابروی اوست

۶

خانه دل را خیال یار می روبد ز غیر

آه دردآلود من آثار رفت و روی اوست

۷

شیوه های حسن او صائب نیاید در شمار

دلبری یک چشمه کار از نرگس جادوی اوست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۹۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۱

نظرات

user_image
مهیار صیفی
۱۴۰۰/۰۷/۰۱ - ۱۶:۳۴:۳۸
باسلام، وزن این شعر اشتباه نوشته شده، وزن این شعر(فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن) هست لطفا اصلاح کنید