صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۱۲

۱

گل نزد آبی بر آتش بلبلِ خودکام را

نیست غیر از ناامیدی حاصلی ابرام را

۲

چهرهٔ خورشید‌رویان را سپندی لازم است

از شبِ جمعه است نیلِ چشم‌زخم ایام را

۳

عشقِ عالمسوز می‌باید دلِ افسرده را

می‌پزد خورشیدِ تابان میوه‌های خام را

۴

نیست ممکن از زبانِ خوش کسی نقصان کند

چرب‌نرمی غوطه در شِکر دهد بادام را

۵

چون شرر بر جان نمی‌لرزم ز بیمِ نیستی

دیده‌ام در نقطهٔ آغاز خود، انجام را

۶

با ضعیفان پنجه‌کردن نیست کارِ اقویا

در قفس دارد نیستان شیرِ خون‌آشام را

۷

صبح چون روشن شود، از خوابِ غفلت سر برآر

تا کفن بر خود نسازی جامهٔ احرام را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۸۲

نظرات