صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۱۲۸

۱

داغ می گلگل به طرف دامنم افتاده است

همچو مینا میکشی بر گردنم افتاده است

۲

چون پلاس شکوه بر گردن نیندازم ز بخت؟

گل به چشم از نکهت پیراهنم افتاده است

۳

تا گذشتی گرم چون خورشید از ویرانه ام

از گرستن گل به چشم روزنم افتاده است

۴

گرچه خاکستر شدم، ایمن نیم از سوختن

شعله سنگین دلی در خرمنم افتاده است

۵

در حصار آهنین دارد تن و جان مرا

شکر زنجیر جنون بر گردنم افتاده است

۶

طفل اشک شوخ چشم از بس در او آویخته است

چاکها چون گل به طرف دامنم افتاده است

۷

صائب از تکلیف سیر بوستانم در گذر

صحبت گرمی به کنج گلخنم افتاده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۰۹
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۱۲

نظرات