صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۱۹۴

۱

روی کار دیگران و پشت کار من یکی است

روز و شب در دیده شب زنده دار من یکی است

۲

سنگ راه من نگردد سختی راه طلب

کوه و صحرا پیش سیل بی قرار من یکی است

۳

خنده کبک و صدای تیشه های دلخراش

در دل آسوده کوه وقار من یکی است

۴

نیست چون گل جوش من موقوف جوش نوبهار

خون منصورم،خزان و نوبهار من یکی است

۵

قلب من گردیده از اکسیر خرسندی طلا

چهره زرین و قصر زرنگار من یکی است

۶

بی تأمل بر نمی دارم قدم از جای خویش

خار و گل ز آهستگی در رهگذار من یکی است

۷

گرچه در ظاهر عنان اختیارم داده اند

حیرتی دارم که جبر و اختیار من یکی است

۸

ساده لوحی فارغ از رد و قبولم کرده است

زشت و زیبا در دل آیینه وار من یکی است

۹

جوش گل غافل نمی سازد مرا زان گلعذار

گر شود عالم نگارستان، نگار من یکی است

۱۰

نیست هر لخت از دل صد پاره ام جایی گرو

سکه سیم و زر کامل عیار من یکی است

۱۱

می برم چون چشم خوبان دل به هر حالت که هست

خواب و بیداری و مستی و خمار من یکی است

۱۲

من که چون گوهر ز آب خویش دریایی شدم

ساحل خشک و محیط بی کنار من یکی است

۱۳

می رباید کوه را چون کاه صائب سیل عشق

ورنه کوه قاف و صبر پایدار من یکی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۴۳
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۴۵

نظرات

user_image
سپهر
۱۳۹۹/۱۱/۲۳ - ۱۱:۴۱:۰۴
اگر رهگذار جایگزین رهگذر شود، وزن مصراع صحیح میشود.