صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۱۹۹

۱

چشمم از خواب پریشان، چشمه پر سنبلی است

از دل صد پاره هر مژگان من شاخ گلی است

۲

دردمندان ترا هر لخت دل، مه پاره ای است

موشکافان ترا هر آه، مشکین کاکلی است

۳

گرچه از یک خم می بیرنگ وحدت می کشند

در خرابات مغان هر شیشه ای را قلقلی است

۴

پرده گوش ترا کرده است غفلت آهنین

ورنه هر خاری درین گلشن، زبان بلبلی است

۵

تا اثر از نقش پای ناقه لیلی بجاست

دامن صحرا بر این دیوانه دامان گلی است

۶

سیل هیهات است در آغوش پل لنگر کند

عمر سیل لاابالی، قامت خم چون پلی است

۷

فکر رنگین تو صائب عالمی را مست کرد

کلک سر مست ترا هر نقطه ای جام ملی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۴۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۰

نظرات