صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۲۰۹

۱

دل ز وصل دوست طرف آن چشم خون آلود بست

در صدف از اشک نیسان گوهر مقصود بست

۲

از نگاه خیره چشمان گشت نوخط عارضش

از هجوم مشتری یوسف دکان را زود بست

۳

از بصیرت نیست مرهم کاری داغ جنون

کوردل آن کس که چشم اختر مسعود بست

۴

گر توانی آب زد بر آتش خشم و غضب

می توان گلدسته ها زین آتش نمرود بست

۵

پختگان از خود برون آرند آتش چون چنار

از رگ خامی به آتش خویشتن را عود بست

۶

خواب غفلت کرد عالم را به چشم ما سیاه

در به روی آفتاب این روزن مسدود بست

۷

مستی غفلت نمی خواهد شراب لاله رنگ

تا به کی خواهی حنا بر پای خواب آلود بست؟

۸

تر نخواهد گشت از اشک ندامت چهره اش

هر که صائب چشم خود زین خانه پر دود بست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۵۰

نظرات