
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۲۲۷
۱
پشتم از بار گنه بر یکدگر خواهد شکست
عاقبت این شاخ از جوش ثمر خواهد شکست
۲
می شوم صد پیرهن از مومیایی نرمتر
گر چنین پیری مرا بر یکدگر خواهد شکست
۳
در گشاد در کند گر باغبان سنگین دلی
جوش گل این گلستان را زود در خواهد شکست
۴
الفت اضداد با هم یک دو روزی بیش نیست
آخر این هنگامه ها بر یکدگر خواهد شکست
۵
از گرانسنگی تمام آید به میزان حساب
هر که را سنگ ملامت بیشتر خواهد شکست
۶
ظرف گردون بر نمی آید به استیلای عشق
زور می این شیشه را بر یکدگر خواهد شکست
تصاویر و صوت


نظرات