
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۲۳
۱
خواب وقتِ فیض در محراب میگیرد مرا
چون سگان در صبح دامِ خواب میگیرد مرا
۲
در مسبب گرچه از اسباب رو آوردهام
دل همان از عالمِ اسباب میگیرد مرا
۳
با حواسِ جمع، خود را جمعکردن مشکل است
دل درین منزل به چندین باب میگیرد مرا
۴
نفسِ ظلمانی به ظلمت بس که عادت کرده است
دل چو دزدان از شبِ مهتاب میگیرد مرا
۵
میتپم چون کبک، زیرِ بال و پر شهباز را
دولتِ بیدار اگر در خواب میگیرد مرا
۶
لغزشی چون شبنمِ گل گر ز من صادر شود
جذبهٔ خورشیدِ عالمتاب میگیرد مرا
۷
در بهاران تازه گردد داغِ هر تخمی که سوخت
بیشتر دل از شرابِ ناب میگیرد مرا
۸
راهِ من دایم دو چندان میشود از کاهلی
در میانِ راه، صائب خواب میگیرد مرا
تصاویر و صوت


نظرات