
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۳۱۴
۱
پیچ و تاب آن کمر با موی آتش دیده نیست
مصرع پیچیده زلف این قدر پیچیده نیست
۲
یک دل آسوده نتوان یافت در این نه صدف
در محیط آفرینش گوهر سنجیده نیست
۳
فارغند از دار و گیر آرزو آزادگان
سرو را بیمی ز خار از دامن برچیده نیست
۴
سینه گرم از دلم آرام و طاقت برده است
دانه را آسودگی در تابه تفسیده نیست
۵
می توان در شیر خالص، موی را بی پرده دید
سینه صافان را اگر عیبی بود پوشیده نیست
۶
از تصنع معنی برجسته نازل می شود
هیچ عیبی شعر را چون لفظ بر هم چیده نیست
۷
از دل شوریده، حرف عاقلان جستن خطاست
ربط را کاری به اوراق ز هم پاشیده نیست
۸
تن به هر تشریف ناقص کی دهد نفس شریف؟
کعبه را صائب نظر بر جامه پوشیده نیست
تصاویر و صوت


نظرات