صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۳۲

۱

تا دل از یاد تو می در ساغر اندیشه داشت

هر حبابی را که می دیدم پری در شیشه داشت

۲

چون نگردد صولت عشق از جنون من زیاد؟

در کدامین عهد شیری این چنین در بیشه داشت؟

۳

تلخ اگر باشد حدیث من، مرا معذور دار

ریخت بر من آسمان زهری که در ته شیشه داشت

۴

من که دارم سنگ بردارد ز پیش راه من؟

یار غاری کوهکن همراه خود چون تیشه داشت

۵

صائب اکنون پیش موری می گذارم پشت دست

من که شیر آسمان از صولتم اندیشه داشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۰۷

نظرات