صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۵۷

۱

کاروان گریه از چشمم ندانم چون گذشت

تا سر مژگان رسید، از صد محیط خون گذشت

۲

قمریی بر لوح خاک از نقش پایش نقش بست

سرو من هر جا که با آن قامت موزون گذشت

۳

آتش سودا نمی خوابد به افسون اجل

مرغ نتواند هنوز از تربت مجنون گذشت

۴

شب به مستی پنبه از داغ درون برداشتم

مست شد از بوی گل هر کس که از بیرون گذشت

۵

نیست بی روشندلی هرگز خرابات مغان

خم سلامت باد اگر دوران افلاطون گذشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۱۹

نظرات