صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۶۰

۱

مد عمر من چو نی در ناله و زاری گذشت

از تهی مغزی حیاتم در سبکساری گذشت

۲

خواب غفلت فرصت وا کردن چشمی نداد

روز من در پرده شب از سیه کاری گذشت

۳

در شبستان عدم شد شمع کافوری مرا

آنچه از شبهای تار من به بیداری گذشت

۴

می توانم بی تأمل سینه زد بر تیغ کوه

لیک نتوانم به آسانی ز همواری گذشت

۵

بر دل خوش مشربم چون سایه ابر بهار

سختی دوران سنگین دل به همواری گذشت

۶

سجده گاه بیخودان را احترامی لازم است

از در میخانه می باید به هشیاری گذشت

۷

ظالمان را آیه رحمت بود فرمان غزل

چشم او در دور خط از مردم آزاری گذشت

۸

این جواب آن غزل صائب که خسرو گفته است

ضایع آن روزی که مستان را به هشیاری گذشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۲۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۲

نظرات