صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۶۷

۱

از جهان تلخ نتوان با درشتی کام یافت

کز زبان چرب، تشریف شکر بادام یافت

۲

تنگدستی مایه امیدواری شد مرا

بهله با دست تهی تا از میانش کام یافت

۳

بیقراری باعث آرامش دل شد مرا

آنچنان کز جنبش گهواره طفل آرام یافت

۴

شانه را هرگز ز زلف پر شکن روزی نشد

این گشایشها که دل از حلقه های دام یافت

۵

بود تا بر تن سر منصور بی آرام بود

آخر از دار فنا سر منزل آرام یافت

۶

نقش شد در دیده ام ناساز چون موی زیاد

تا عقیق از رهگذار ساده لوحی نام یافت

۷

کامجویان را نگردد روزی از بوس و کنار

شوق عاشق لذتی کز نامه و پیغام یافت

۸

نام شاهان از اثر در دور می باشد مدام

جم بلند آوازگی صائب ز فیض جام یافت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۲۳

نظرات

user_image
زنده
۱۳۹۵/۰۲/۱۴ - ۰۹:۲۴:۵۳
این غزل در بحر رمل مثمن محذوف بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن سروده شده است ونیز دارای قافیه های مردف (به ردف اصلی) است.