صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۹۸

۱

خانه دل روشنی از دیده روشن گرفت

زنده دل را کرد در گور آن که این روزن گرفت

۲

سرمه چشم ملایک می شود خاکسترش

هر که را برق تمنای تو در خرمن گرفت

۳

برنمی خیزد به تعظیم قیامت از زمین

خاک دامنگیر عزلت هر که را دامن گرفت

۴

می کند از خون خود شیرین، دهان تیشه اش

هر که چون فرهاد کار عشق بر گردن گرفت

۵

از دل سخت تو نتوانست لطفی واکشید

آه گرم من که از ریگ روان روغن گرفت

۶

از لباس عاریت هر کس به آسانی گذشت

در گریبان مسیحا جای چون سوزن گرفت

۷

گوهر شهوارم اما زیر پا افتاده ام

بوسه زد بر دست خود هر کس که دست من گرفت

۸

نیست صائب روز میدان در شمار پردلان

هر که نتواند به مردی تیغ از دشمن گرفت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۳۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۱۰

نظرات