صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۴۰۸

۱

غزالان را ز وحشت باز دارد دیدن چشمت

به چرخ آرد زمین را چون فلک گردیدن چشمت

۲

به بیداری چه خواهد کرد یارب با نظربازان

که خوابانیدن تیغ است خوابانیدن چشمت

۳

ز خون خلق رنگین است چندان تیغ مژگانت

که می گردد نگارین، دست از مالیدن چشمت

۴

ز بستن دیده شهباز در فکر شکار افتد

کند در پرده مشق دلبری پوشیدن چشمت

۵

نماند در ته ابر سیه برقی که شوخ افتد

نباشد لحظه ای افزون نگه دزدیدن چشمت

۶

نظر بازی که چشمت را به چشم آهوان سنجد

ترازوی دو سر قلب است در سنجیدن چشمت

۷

عقیقی سازد از خون جگر سیمای زرین را

سهیل شوخ چشم از غیرت خندیدن چشمت

۸

حقوق مردمی منظور افتاده است صائب را

وگرنه می تواند بست چشم از دیدن چشمت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۴۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۷۰

نظرات