صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۴۶

۱

شد مسلسل بوی گل، زنجیر می‌باید مرا

بند لنگرداری از تدبیر می‌باید مرا

۲

از نسیمِ گل پریشان گردد اوراقِ حواس

خلوتی چون غنچه‌ای، تصویر می‌باید مرا

۳

می‌کِشد مجنونِ من ز آمد شدِ مردم ملال

پاسبان‌ها از پلنگ و شیر می‌باید مرا

۴

سر به صحرا داده چشمِ سیاهِ لیلیم

چشمِ آهو، حلقهٔ زنجیر می‌باید مرا

۵

هیچ کاری بی کمان نگشاید از تیرِ خدنگ

با جوانی، همّتی از پیر می‌باید مرا

۶

هست از جوهر فزون صد حلقه پیچ و تابِ من

بستر و بالین ازان شمشیر می‌باید مرا

۷

نیست از غفلت اگر معماریِ دل می‌کنم

گوشه‌ای زین عالمِ دلگیر می‌باید مرا

۸

بی غبار خطِ مرا تسخیر‌ کردن مشکل است

بی‌قرارم، خاکِ دامنگیر می‌باید مرا

۹

سرنمی‌پیچم به سنگِ بیستون از کارِ عشق

جانِ شیرین بهرِ جوی شیر می‌باید مرا

۱۰

از نوازش بیشتر می‌بالم از ریزش به خود

جنبشِ گهواره بیش از شیر می‌باید مرا

۱۱

نیست میدان، دلِ پر وحشتِ من شهر را

وادیی هموار چون نخجیر می‌باید مرا

۱۲

پای دیوارِ مرا هر برگِ کاهی تیشه‌ای است

خضرِ تردستی، پی تعمیر می‌باید مرا

۱۳

روی تلخِ دایه نتواند مرا خاموش کرد

طفلِ بدخویم، شکر در شیر می باید مرا

۱۴

چون هدف گردنکشی از خاکساری کرده‌ام

سینه‌ای آمادهٔ صد تیر می‌باید مرا

۱۵

نیست بی‌جا از شفق صائب اگر خون می‌خورم

در نفَس چون صبحدم تأثیر می‌باید مرا

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۹۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۲۵۹

نظرات

user_image
آرام نوبری نیا
۱۴۰۲/۰۶/۱۲ - ۱۰:۰۲:۱۴
ضمن سلام و درود فراوان به خانواده گنجور، اصلاحات املایی و اعراب گذاریهای لازم در متن شعر انجام شده است اما لازم به توضیح و احیاناً اصلاح از طرف مسئولین وبسایت مقدور میباشد: این غزل در کتاب «دیوان صائب تبریزی مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه.ق. به خط صائب (از مجموعه شخصی)» به ترتیب زیر ثبت شده است: ۱ شد مسلسل بوی گل، زنجیر می‌باید مرا   بندِ لنگرداری از تدبیر می‌باید مرا ۲ از نسیمِ گل پریشان گردد اوراق حواس   خلوتی چون غنچهٔ تصویر می‌باید مرا ۳ می‌کِشد مجنونِ من ز آمد شدِ مردم ملال   پاسبان‌ها از پلنگ و شیر می‌باید مرا ۴ سر به صحرا داده چشمِ سیاهِ لیلیم   چشمِ آهو حلقهٔ زنجیر می‌باید مرا ۵ هیچ کاری بی کمان نگشاید از تیرِ خدنگ   با جوانی، همتی از پیر می‌باید مرا ۶ هست از جوهر فزون صد حلقه پیچ و تابِ من   بستر و بالین ازان شمشیر می‌باید مرا ۷ بی غبار خطِ مرا تسخیر کردن مشکل است   بی‌قرارم، خاکِ دامنگیر می‌باید مرا ۸ سرنمی‌پیچم به سنگِ بیستون از کارِ عشق   جانِ شیرین بهرِ جوی شیر می‌باید مرا ۹ از نوازش بیشتر می‌بالم از ریزش به خود   جنبشِ گهواره بیش از شیر می‌باید مرا ۱۰ پای دیوارِ مرا هر برگِ کاهی تیشه‌ای است   خضرِ تردستی، پی تعمیر می‌باید مرا ۱۱ روی تلخِ دایه نتواند مرا خاموش کرد   طفلِ بدخویم، شکر در شیر می‌باید مرا ۱۲ چون هدف گردنکشی از خاکساری کرده‌ام   سینه‌ای آمادهٔ صد تیر می‌باید مرا ۱۳ نیست بی‌جا از شفق صائب اگر خون می‌خورم   در نفَس چون صبحدم تأثیر می‌باید مرا   ضمن اینکه بیتهای: نیست از غفلت اگر معماریِ دل می‌کنم   گوشه‌ای زین عالمِ دلگیر می‌باید مرا و نیست میدان، دلِ پر وحشتِ من شهر را   وادیی هموار چون نخجیر می‌باید مرا در متن غزل فوق قید نشده است!   شش بیت که در وبسایت گنجور در ابتدای غزل آمده در کتاب انتهای غزل و هفت بیت انتهایی در ابتدا آمده است!  طبق اظهار نظر آقای مهدی محمدی(محقق در علوم دینی، اخلاق و عرفان) از نظر روند معنایی غزل که استاد صائب سعی در تفهیم آن برای خواننده را داشته است،  ترتیب قرار گرفته در کتاب صحیح میباشد. در ضمن بیت آخر غزل که تخلص شاعر در آن قید شده است نیز دلیل دیگری در تایید این مدعاست.   شاد و پاینده باشید