
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸
۱
معنی از لفظ سبکروح فلک پروازست
لفظ پرداخته بال وپر این شهبازست
۲
عشق بالاتر از آن است که در وصف آید
چرخ کبکی است که در پنجه این شهبازست
۳
خامشی پرده اسرار حقیقت نشود
مشک هر چند که در پرده بود غمازست
۴
می توان خط برون نامده را خواند چو آب
بس که آیینه رخسار تو خوش پردازست
۵
خط مشکین تو در دایره سبزخطان
چون شب قدر ز شبهای دگر ممتازست
۶
خار را قرب گل از خوی بد خود نرهاند
هر که ناساز بود، در همه جا ناسازست
۷
مکش از بیخبری گردن دعوی چون شمع
که گریبان قبای تو دهان گازست
۸
قدم سعی تو در دامن تن پیچیده است
ورنه افلاک ترا اطلس پای اندازست
۹
عشق کوتاه کند زمزمه دعوی را
خانمان سوختگی سرمه این آوازست
۱۰
پیش جمعی که شناسند خطا را ز صواب
فکر صائب ز خیالات دگر ممتازست
تصاویر و صوت


نظرات