صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۴۸۹

۱

خط نارسته که در لعل لب جانان است

همچو زهری است که در زیر نگین پنهان است

۲

خال مشکین تو از زلف دلاویزترست

خط ریحان تو گیرنده تر از قرآن است

۳

قفل گردیدن دریاست نظر بستن من

مژه بر هم زدنم بال وپر طوفان است

۴

زینهار از لب خندان به دل تنگ بساز

که گشاد تو چو تیر از گره پیکان است

۵

کار بر زنده دلان چرخ نمی سازد تنگ

پسته هر چند که در پوست بود خندان است

۶

سبز از آبله دست شود تخم امید

گرچه ظاهر سبب نشو و نما باران است

۷

عمر پیران کهنسال به سرعت گذرد

رو به پستی چو نهد آب، سبک جولان است

۸

یوسف افتاد گر از مکر زلیخا در بند

مصر از جوش خریدار به من زندان است

۹

نیست از داغ غباری به دل من صائب

نفس سوختگان مغز مرا ریحان است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۳۴
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۸۲

نظرات