
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۵۰۷
۱
دخل و تحسین بجا باعث احیای من است
هر که را درد سخن هست مسیحای من است
۲
گرچه صد پایه ز نقش قدم افتاده مرا
کهکشان جاده همت والای من است
۳
به تماشای گل و لاله به بستان نروم
گل رخسار سخن لاله حمرای من است
۴
غیر زنجیر که سر در قدم من دارد
در بیابان طلب کیست که همپای من است؟
۵
تکیه بر بالش دیبا نکنم چون صورت
خواب سنگین چو شود بالش خارای من است
۶
هر کجا حلقه زند هاله سرگردانی
مرکز دایره اش آبله پای من است
۷
چون سخن از نفسم سبز نگردد صائب؟
طوطی هند سخن، کلک شکرخای من است
تصاویر و صوت

نظرات