صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۵۱۴

۱

در کف هر که بود ساغر می، خاتم ازوست

هر که در عالم آب است همه عالم ازوست

۲

هر که پوشید نظر، گوهر بینایی یافت

هر که پرداخت دل از وسوسه جام جم ازوست

۳

هوس تخت سلیمان گرهی بر بادست

هر که در حلقه انصاف بود خاتم ازوست

۴

دم جان بخش همین قسمت روح الله نیست

هر که لب از سخن بیهده بندد دم ازوست

۵

به من کار فرو بسته کجا پردازد؟

آن که پیشانی گل در گره شبنم ازوست

۶

دم همت ز لب خامش پیمانه طلب

که درین عهد گلستان کرم را نم ازوست

۷

به جز از خامه صائب نتوان داد نشان

رگ ابری که همه روی زمین خرم ازوست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۲۹۵

نظرات