صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۵۷۵

۱

سرو را سرکشی از بار ز بی پروایی است

حاصل دست فشاندن به ثمر رعنایی است

۲

فرد شو فرد ز مردم که فتوحات جهان

یک قلم جمع به زیر علم تنهایی است

۳

لازم تیر هوایی است جدایی ز هدف

به مقامی نرسد هر که دلش هر جایی است

۴

پیش احمق نه ز عجزست مرا خاموشی

طرف بحث به نادان نشدن دانایی است

۵

لنگر من سبک از شورش طوفان نود

که به امید خطر کشتی من دریایی است

۶

دل روشن ز غم روی زمین فارغ نیست

زردی چهره خورشید ز روشن رایی است

۷

هر که صائب دل خود داد به آهو چشمی

گرچه در کوچه و بازار بود صحرایی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۳۲۳

نظرات

user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۳۹۷/۰۵/۱۱ - ۲۳:۳۵:۱۵
در بیت 5 به جای نشود ، نود تایپ شده است .