صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۶۰۴

۱

یک نکوروی ندیدم که گرفتار تو نیست

نیست در مصر عزیزی که خریدار تو نیست

۲

می بری دل ز کف شیر شکاران جهان

شیر را حوصله چشم جگردار تو نیست

۳

لاله ای را نتوان یافت درین سبز چمن

که دلش سوخته آتش رخسار تو نیست

۴

هر کجا صاف ضمیری است ترا می جوید

آب آیینه همین تشنه دیدار تو نیست

۵

چون قضا، سلسله زلف تو عالمگیرست

گردنی نیست که در حلقه زنار تو نیست

۶

چشم پرسش ز تو دارند چه مخمور و چه مست

نرگسی نیست درین باغ که بیمار تو نیست

۷

گرچه از باغ تو یک گل نشکفته است هنوز

مژه ای نیست که خار سر دیوار تو نیست

۸

نه همین بر گل رخسار تو شبنم محوست

دیده کیست که محو گل رخسار تو نیست؟

۹

هر کسی را لب لعلت به زبانی دارد

شیوه ای نیست که در لعل شکربار تو نیست

۱۰

دامن حسن تو از دیده ما پاکترست

گل شبنم زده در عرصه گلزار تو نیست

۱۱

گرچه در ظرف صدف بحر نگردد مستور

سینه کیست که گنجینه اسرار تو نیست؟

۱۲

خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی

هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست

۱۳

هر که دست از تو کشیده است چه دارد در دست؟

چه طلب می کند آن کس که طلبکار تو نیست؟

۱۴

پیش ارباب غرض مهر به لب زن صائب

گوش این بدگهران در خور گفتار تو نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۳۳۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۴۳
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۲۲۸

نظرات

user_image
احمد فراهی
۱۴۰۰/۰۲/۱۰ - ۰۳:۴۰:۱۳
خوب کردی که رخ ز آینه پنهان کردی هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست این تک بیت توسط خواننده فقید هماهنگ خوانش شده است
user_image
حامی ع.ع.
۱۴۰۲/۰۵/۳۱ - ۰۳:۵۲:۰۷
« گر چه از باغ تو یک گل نشکفته است هنوز مژه ای نیست که خار سر دیوار تو نیست » این تک بیت صائب یک شاهکار از تصویر سازی شاعرانه است . فوق العاده زیبا  از نگاه صائب ؛ جلوه های یار با تمثیل گُل ِ باغ که هنوز نشکفته اند، آنقدر متقاضی دارد که مژگان خیره ی منتظر شکوفایی، همچون خار های محافظ باغ عمل می کنند.    بیت دیگری که مانند سایر ابیات زیبا ست : « دامن حسن تو از دیده ما پاکترست  گل شبنم زده در عرصه گلزار تو نیست » صائب زیبایی و پاکی معشوق را به گُلی تشبیه می کند که هیچ آلایشی حتی شبنم ( که آب مقطر و بسیار پاک است) را بر نمی تابد و کاملاً دست نخورده و بکر است.    بیت :  « خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست»  صائب ؛ دلیل زیبایی در عین نادیدنی بودن یار ازلی را در کمال فصاحت با این بیت بیان می کند.