
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۶۱۵
۱
هیچ کس غیر تو در پرده بینایی نیست
حسن مستور ترا جز تو تماشایی نیست
۲
مشرق و مغربش از رخنه دل باشد و بس
همچو مه پرتو رخسار تو هر جایی نیست
۳
بیقراران تو منزل نشناسند که چیست
ریگ را ماندگی از بادیه پیمایی نیست
۴
بر سر دولت تنهایی خود می لرزد
اضطراب دل خورشید ز تنهایی نیست
۵
طوطی من سبق از سینه خود می گیرد
پشت آیینه مرا مانع گویایی نیست
۶
ناخدا لنگر بیتابی خلق است، ارنه
کشتیی نیست درین بحر که دریایی نیست
۷
دل بود مانع بینایی عارف صائب
چشم پوشیدن ما مانع بینایی نیست
تصاویر و صوت

نظرات