
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۶۵۰
۱
بتان که صید به نیرنگ مینمایندت
کباب آتش بیرنگ مینمایندت
۲
اگر برون کنی از دل هوای آزادی
بهشت در قفس تنگ مینمایندت
۳
ببر ز مردم غافل که این گرانجانان
گرانرکابتر از سنگ مینمایندت
۴
به ناخنی که رسد، پرده را بگردانند
معاشران که هماهنگ مینمایندت
۵
گر از لباس برآیی نمیشناسندت
همین گروه که یکرنگ مینمایندت
۶
ز زنگ، آینه دل اگر بپردازی
هزار آینه در زرنگ مینمایندت
۷
علامت نفس سوخته است، منزل نیست
سیاهیی که به فرسنگ مینمایندت
۸
بکن به لالهرخان چشم خود سیه صائب
که زود چهره به خون رنگ مینمایندت
تصاویر و صوت



نظرات