صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۶۶۹

۱

ز سادگی است به فرزند هر که خرسندست

که مادر و پدر غم، وجود فرزندست

۲

دل درستی اگر هست آفرینش را

همان دل است که فارغ ز خویش و پیوندست

۳

شب آنچه مردم غافل ستاره می دانند

ز آتش جگر ما شراره ای چندست

۴

سخن شمرده و سنجیده گوی بی سوگند

که شاهد سخنان دروغ، سوگندست

۵

به زیر خاک، غنی را به مردم درویش

اگر زیادتی هست، حسرتی چندست

۶

به شوربختی ازان دل نهاده ام که نمک

برای تلخی بادام بهتر از قندست

۷

مرا به حلقه صحبت مخوان ز تنهایی

که نخل خوش ثمر من غنی ز پیوندست

۸

مخور فریب شکرخند عیش چون طفلان

که روی صبح به خون شسته شکرخندست

۹

به عشرت ابدی برده است پی صائب

به قسمت ازلی هر دلی که خرسندست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۳۶۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۹۴

نظرات