صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۷۵۱

۱

نه خط ز خال لب یار سر برآورده است

که در هوای شکر، مور پر برآورده است

۲

میان شبنم و گل، پرده حجاب شده است

ترا کسی که ز اهل نظر برآورده است

۳

سبک عنانی زلف از تپیدن دلهاست

ز بیقراری ما، دام پر برآورده است

۴

زخنده اش جگر خاک شکرستان است

لبی که مور مرا از شکر برآورده است

۵

تو شیشه جان غم خود خور که عشق سنگین دل

مرا چو کبک به کوه و کمر برآورده است

۶

به خون باده گلرنگ تشنه زان شده ام

که از حریم توام بیخبر برآورده است

۷

به لامکان حقیقت کجا رسد زاهد؟

که زهد بر رخش از قبله، در برآورده است

۸

مشو ز لاله سیراب و داغ او غافل

که لیلیی ز سیه خانه سر برآورده است

۹

همای عشق که افلاک سایه پرور اوست

در آشیانه ما بال و پر برآورده است

۱۰

مگر به فکر لب او فتاده ای صائب؟

که ناله های تو رنگ دگر برآورده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۰۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۱۹

نظرات