صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۷۶۲

۱

ز موج لاله و گل باغ عالم آبی است

پی کشیدن دل هر بنفشه قلابی است

۲

لباس تقوی ما را فروغ گل برقی است

کتان توبه ما را شکوفه مهتابی است

۳

برای زیر و زبر کردن بنای صلاح

هوای ابر و نسیم بهار سیلابی است

۴

ز برق و باد قدم وا کن که شبنم و گل

به روی آینه از دست رفته سیمابی است

۵

اگر چه دولت بیدار گلشن است بهار

برای مردم بیدرد، پرده خوابی است

۶

ز فکر ساقی و ساغر، حباب آسوده است

هوا بر تنک ظرف، باده نابی است

۷

به کیش ما که وضو دست شستن از جان است

ز خویش هر که تهی گشته است، محرابی است

۸

به هر رهی که روی، می رود به خانه حق

ز هر دری که درآیی، ز معرفت بابی است

۹

به لاغری خط پاکی ز فربهی بستان

وگرنه هر سر موی تو تیغ قصابی است

۱۰

به احتیاط سخن کن که دولت بیدار

در آن حریم که صائب بود، گرانخوابی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۰

نظرات

user_image
محسن شفیعی
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۸:۵۰:۱۹
در بیت چهلرمز برق و باد قدم وام کنصحیح است مطابق چاپ محمد قهرمان