صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۷۶۳

۱

ز یار لطف نهان خواستن فزون طلبی است

که دل زیاده برد خنده ای که زیر لبی است

۲

به احتیاط سخن در حضور خوبان کن

که خوی سنگدلان آبگینه حلبی است

۳

نمی کنند نظر عارفان به حسن مجاز

به ریگ سینه نهادن، دلیل تشنه لبی است

۴

خسیس را ز مدارا زبان دراز شود

ز آب شعله کشد آتشی که بولهبی است

۵

چراغ انجمن ماست دیده بیدار

می شبانه ما گریه های نیمشبی است

۶

اگرچه نقش دویی نیست در قلمرو حسن

نظر به زلف و خط از روی یار، بی ادبی است

۷

دلش به ما عجمی زادگان بود مایل

اگرچه لیلی صحرانشین ما عربی است

۸

عروس عافیتی را که خلق می طلبند

چو نیک درنگری، در حباله عزبی است

۹

رواست صائب، اگر نیست از ره دعوی

تتبع غزل خواجه گرچه بی ادبی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۲

نظرات