
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۸
۱
من ملایم کردم از آه آسمانِ سخت را
نرم از آتش میتوان کردن کمانِ سخت را
۲
سختیِ ایام را مردن تلافی میکند
عذرخواهی هست چون مغز استخوانِ سخت را
۳
گر نمیگردید پیدا، مصرفی چون بیستون
ما چه میکردیم چون فرهاد، جانِ سخت را
۴
سختیی کان نیست ذاتی، زود زایل میشود
می توان کردن به آبی نرم، نانِ سخت را
۵
نرمتر از مغز گردانید در کامِ هما
زورِ بازویِ قناعت، استخوانِ سخت را
۶
نیست حرفِ نرم را تأثیر در آهندلان
ناوک از فولاد میباید نشانِ سخت را
۷
قسمتِ منصور از دارِ فنا خمیازه بود
من کشیدم گوش تا گوش این کمانِ سخت را
۸
نالهٔ گرمی اگر صائب به فریادم رسد
می کنم نرم آن دلِ نامهربانِ سخت را
تصاویر و صوت


نظرات
صالح ملک
آرمین
سارا