صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۰

۱

برگ عیشی نیست چشم از نوبهار او مرا

بس بود چون لاله داغی یادگار او مرا

۲

یک دهن خمیازه ام چون زخم، بی شمشیر او

عالم آب است تیغ آبدار او مرا

۳

خط باطل می کشد بر صفحه آیینه ها

گر دل روشن کند آیینه دار او مرا

۴

می کند گرد یتیمی آب گوهر را زیاد

نیست گردی بر دل از خط غبار او مرا

۵

خون من خواهد گرفت از دامن او گرد من

کرد اگر با خاک یکسان انتظار او مرا

۶

می کنم از نامه و پیغام، اظهار حیات

سخت جانی کرد آخر شرمسار او مرا

۷

صائب از خشم و عتاب او ندارم شکوه ای

خوشترست از صد گل بی خار، خار او مرا

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۰۳
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۵۳
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۱۱۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۲۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۷۰۶

نظرات