صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۰۲

۱

ز تنگدستی شکر، نی مرا غم نیست

که ناله های گلوسوز از شکر کم نیست

۲

به مجلسی که در او داروگیر منعی است

اگر بهشت بود، دلنشین آدم نیست

۳

ز چشم شور تماشاییان هراسانم

وگرنه زخم مرا احتیاج مرهم نیست

۴

یکی است نسبت داغ جنون به شاه و گدا

ز آفتاب قیامت کسی مسلم نیست

۵

گداختم جگر خویش را به آتش گل

هنوز اشک مرا اعتبار شبنم نیست

۶

شکوه صحبت شیرین حجاب اظهارست

وگرنه حسرت خسرو ز کوهکن کم نیست

۷

جنون به ملک سلیمان نمی کند اقبال

وگرنه مرتبه داغ، کم ز خاتم نیست

۸

اگر چه جلوه او از دو عالم افزون است

دلی کجاست که در وی غم دو عالم نیست؟

۹

ز سنگ تفرقه صائب بلند گردیده است

بنای دوستی روزگار محکم نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۳۰

نظرات