صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۰۶

۱

به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست

به قلب شعله زدن کار نی سواران نیست

۲

به روز ابر، زر مطربان به باده دهید

که هیچ نغمه تر چون صدای باران نیست

۳

عجب که آتش دوزخ به خویشتن گیرد

دلی که سوخته آتشین عذاران نیست

۴

به بیقراری دل وا شده است دیده ما

سپند در نظر ما ز بیقراران نیست

۵

چو گردباد نگردم به گرد خود، چه کنم؟

درین زمانه که گردی ز خاکساران نیست

۶

سخن به بال هوادار اوج می گیرد

وگرنه ناله قمری کم از هزاران نیست

۷

همیشه ابرتری هست در نظر صائب

خرابه دل ما بی هوای باران نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۳۲

نظرات