
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۸۲۷
۱
مرا که داغ و کبابم چه دوزخ و چه بهشت
مرا که مست و خرابم چه کعبه و چه کنشت
۲
نخست پیر خرابات چون قلم قط زد
برات روزی ما بر لب پیاله نوشت
۳
به آب شور مرا کعبه کی فریب دهد؟
که مشربم شده خوگر به آب تلخ کنشت
۴
به کلک قاعده دانی شکستگی مرساد
که توبه نامه ما با خط شکسته نوشت!
۵
هزار بوسه سیراب می توان کردن
لب پیاله گر افتد به دست ما لب کشت
۶
مرا که واله آن چاک سینه ام صائب
کجا گشاده شود دل ز کوچه باغ بهشت؟
تصاویر و صوت



نظرات
نیشتر