صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۷۰

۱

بیداری سیاه دلان عین غفلت است

خوابی که نیست از سر غفلت، عبادت است

۲

از زهد خشک بر دل زاهد غبار نیست

تابوت بهر مرده دلان مهد راحت است

۳

شرط طواف کعبه دل، بی بضاعتی است

گر شرط طوف کعبه گل، استطاعت است

۴

آبی که داد زندگی جاودان به خضر

در قبضه تصرف تیغ شهادت است

۵

شیطان پا برجاست شود هر چه عادتی

بیچاره آن که در گرو رسم عادت است

۶

غیر از دل شکسته خود، گوشه گیر را

هر گوشه ای که هست، کمینگاه شهرت است

۷

دامی که غیر خوردن دل نیست دانه اش

امروز در بساط زمین دام صحبت است

۸

از ماه مصر، صلح به آوازه کرده است

گر مطلب کریم ز انعام، شهرت است

۹

چون چشم سوزن است جهان وسیع، تنگ

صائب به چشم هر که مقید به ساعت است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۶۲

نظرات