صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۹۹

۱

خط را به دور عارض او شان دیگرست

هر مور ازین سپاه سلیمان دیگرست

۲

از نوشخند گل دل من وا نمی شود

صبح امید من لب خندان دیگرست

۳

هر غنچه ای به شور نمی آورد مرا

شور جنون من ز نمکدان دیگرست

۴

زاهد اگر به سدره و طوبی است تخته بند

ما را نظر به سرو خرامان دیگرست

۵

بر روی کس مخند که هر خنده ای ز گل

بر عندلیب زخم نمایان دیگرست

۶

در گلشنی که بند نقاب تو واشود

هر داغ لاله دیده حیران دیگرست

۷

هر چند در حلاوت گفتار حرف نیست

با شهد خامشی ز سخن شان دیگرست

۸

آن را که دل سیاه شود از قبول خلق

بر سینه دست رد کف احسان دیگرست

۹

از تشنگی به دیده باریک بین من

هر موجه سراب رگ جان دیگرست

۱۰

صائب اگر چه سیر گل و لاله دلگشاست

دست و دل گشاده گلستان دیگرست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۷۷

نظرات