صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۱

۱

دردمندی سر به گردون می رساند آه را

می فزاید پیچ و تاب این رشته کوتاه را

۲

قطع صحرای عدم را عمر جاویدان کم است

من به جان بی نفس چون طی کنم این راه را؟

۳

در به روی طالب حق می شود از ذکر باز

نیست جز این حلقه دیگر حلقه آن درگاه را

۴

باعث افزایش روشن ضمیران کاهش است

کز شکست خویش باشد مومیایی ماه را

۵

می شود چشم من حیران هم از دیدار سیر

از تهی چشمی اگر یوسف برآرد چاه را

۶

پیش ازین صائب دلم در قید حب جاه بود

ریشه کن کرد از دل من عشق، حب جاه را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۱۲۱

نظرات