
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۹۲۳
۱
راز نهان ز سینه در انداز جستن است
از زور باده شیشه ما در شکستن است
۲
گفتن به آه درد دل خود ز بیکسی
مکتوب خود به بال و پر تیر بستن است
۳
جستن مراد خود ز خسیسان دل سیاه
سوزن ز کاهدان شب تاریک جستن است
۴
روزی طلب ز درگه حق کن که پیش خلق
لب بازکردنت در توفیق بستن است
۵
بیخود به طوف کعبه روان شو که با خودی
احرام بستن تو چو زنار بستن است
۶
گفتم کنم به گوشه نشینی علاج نفس
غافل که سرفرازی سگ در نشستن است
۷
صائب ز سینه زنگ زدودن به اشک گرم
داغ کلف ز آینه ماه شستن است
تصاویر و صوت

نظرات