
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۹۴۷
۱
لعل لب پیاله می آبدار ازوست
جوش صباحت گل روی بهار ازوست
۲
ابروی موج درس اشارت ازو گرفت
چشم حباب در گرو انتظار ازوست
۳
گلگونه نشاط ازو یافت لاله زار
خال سیاه بختی مشک تتار ازوست
۴
چشم ستاره می پرد از آرزوی او
مژگان آفتاب، ثریا نثار اوست
۵
زان قطره خوی که بر سمنش تکیه کرده است
شبنم به روی بستر گل بیقرار ازوست
۶
زنگ از دلش به ابروی صیقل نمی رود
آیینه ای که چشم به راه غبار ازوست
۷
دریاب رنگ باختگان خمار را
زان باده ای که دست سبو در نگار ازوست
۸
صائب به نیم گردش چشم آن ستیزه جو
بی اختیار اگر کندت اختیار ازوست
تصاویر و صوت


نظرات