صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۵۲

۱

تا خط به دور ماه رخت هاله بسته است

از هاله مه به حلقه ماتم نشسته است

۲

راهی به حق ز هر دل در خون نشسته است

این در به روی گبر و مسلمان نبسته است

۳

غافل مشو ز پاس دل بیقرار ما

کاین مرغ پر شکسته قفس ها شکسته است

۴

گردون نظر به بی بصران بیشتر کند

زنگی هلاک آیینه زنگ بسته است

۵

خط امان ز تیغ حوادث گرفته است

آزاده ای که بند علایق گسسته است

۶

از مرگ و زندگانی ما عشق فارغ است

دریا، دلی به موج و حبابش نبسته است

۷

رگهای جان باده کشان در کشاکش است

امروز باز رشته سازی گسسته است

۸

خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر

سنگین دلی که توبه ما را شکسته است!

۹

نتوان به ما رسید ز غمازی نشان

نقش پی رمیده دلان جسته جسته است

۱۰

خون گریه می کند در و دیار روزگار

تا شیشه دل که خدایا شکسته است

۱۱

صائب گشوده اند به رویش در بهشت

هر کس زبان ز نیک و بد خلق بسته است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۳
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۳۶

نظرات