صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۸۹

۱

نور شکوه حق ز مقابل رسیده است

وقت شکست آینه دل رسیده است

۲

آب ستاده آینه زنگ بسته است

بیچاره رهروی که به منزل رسیده است

۳

با جذبه محیط همان در کشاکش است

هر چند موج بر لب ساحل رسیده است

۴

ما را به عیب لاغری از صیدگه مران

کز تار سبحه فیض به صد دل رسیده است

۵

تا شعله می زند به میان دامن سفر

صد کاروان شرار به منزل رسیده است

۶

تا گوهر وجود ترا نقش بسته است

جان محیط بر لب ساحل رسیده است

۷

صد پیرهن عرق گل خورشید کرده است

تا میوه وجود تو کامل رسیده است

۸

این خوش غزل ز فیض سعیدای نقشبند

صائب ز بحر دل به انامل رسیده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۲۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۶۷

نظرات